بی نشان beeneshan

خادمین شهدای دانشگاه قم

خادمین شهدای دانشگاه قم

بی نشان     beeneshan

بسم الله الرحمن الرحیم

" درگاه مجازی ستاد خادمین الشهدای دانشگاه قم "

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

این وبلاگ درگاهی خواهد بود تا تمامی دانشجویان عزیز و ارجمند بتوانند در یک فضای واحد مقالات ، حاشیه نگاری ها ، خاطرات ، اشعار ، تصاویر ، فیلم ها و کلیپ های خود را با محوریت شهدای گمنام به معرض دید و مطالعه ی دیگران قرار بدهند .

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

ارتباط با مدیران وبلاگ :
1- از طریق درج نظر در هر پست .
2- از طریق ایمیل به : qom.beeneshan@yahoo.com
3- از طریق سامانه پیام کوتاه 20009900002165

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

با کسب اجازه از شهدا، میزبان اصلی این مراسم؛ که ما میهمان آنها هستیم. ما در شب های قدر عملیات، قدر شب های عملیات را ندانستیم. از بچه های دانشگاه شما شنیدم که دانشجویان این دانشگاه بیش از ۵ سال است که منتظر حضور شهیدان در دانشگاهشان هستند، شهیدی بیاید و دفن شود تا که بتوانند برای شهدا؛ برادری و خواهری کنند. خیلی پیگیری کرده اید تا اینکه الان به خواستتون رسیدید.

حالا اینکه الان شهدا شما را قابل دانستند، قسمت ورودی های ۹۱ بوده نمی دونم، قسمت ورودی های ۹۰ بوده نمی دونم، دعای کدامتان بوده که توی مداحی ها و دعاهاتون می گفتید نمی دونم. به هر حال امشب و فردا شب را قدر بدانید. از این طریق خیلی ها، خیلی چیزها نصیبشون می شه که البته بعضی وقت ها هم نصیب و قسمتشون نمیشه. ما ۸ سال در جنگ حضور داشتیم تا چشم بهم زدیم این دوران طلائی تمام شد؛ گفتند آقا قطعنامه شده، بلند شید از بهشت خوب خدا بیرون برید.

بچه ها حواستون باشه ها امشب بهشت آمده روی زمین؛ اینجا الان دانشگاه قم نیست اینجا بهشته؛ چون تو الان کنار یک انسان بهشتی نشستی. یک جمله ای خیلی زیبا دوست مداحمان گفتند اینکه امام می فرماید “سلام و درود ما بر پاره های تن این ملت که در بیابان ها انیس و مونسی جز نسیم بیابان و همنشینی با حضرت زهرا ندارد.”

شهید گمنام پیدا شد، آن را پیداش کردند یا شناسائی شد؛  بردند گلزار شهدا دفنش کردند. شب اول به خواب مادرش آمد گفت “مادر تو خیلی دعا کردی من پیدا شم، من هم خوشحالم که پیدا شدم و تو شب های جمعه سر مزارم می آیی اما مادر می خواهم چیزی به تو بگویم. از آن روزی که جنازه ی من پیدا شد و من را آوردند، از یک مهمانی مرا محروم کردی؛ ما شهدای گمنام شب ها در بیابان ها، حضرت زهرا پیشمان می آمد و تو این مهمانی را از ما دریغ کردی.”

اما امام چه موقع این مطلب را گفت، این شهید چه موقع بود که به مادرش گفت. این شهیدانی که الان گمنام اند و ما نمی دانیم مادرش کیست پدرش کیست. اگر این مطلب حضرت امام درست باشد که درست است و اگر مطلب این شهید که به مادرش گفت درست باشد که باز هم درست است؛ این یعنی که امشب حضرت زهرا بهشون سر میزند. به نظر من فقط در این سر زدن یک اتفاق می افتد که می خواهم حواستان به این اتفاق باشد، آن هم اینکه امشب امکان دارد حضرت زهرا و امام مهدی با هم بیایند.

امکان دارد بیایند، چون “کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا” اینقدر قشنگه امشب این مسجد دانشگاه، کربلا بشه و این گنبد مسجد هم بشه خیمه گاه. اگر این شهیدان، شهید گمنام اند و معتقد باشیم به این مسئله که شب ها حضرت زهرا برای این شهدا مادری می کند، در عین حالی که جبهه ای باز شده و شما هم افسران جنگ نرم هستید؛ فکر نمی کنید امشب این شهدا آمده اند از شما برای امام مهدی بیعت بگیرند.

زمانی که حضرت زهرا امشب از در این مسجد داخل شود، امام مهدی (عج) داخل مسجد شود و در این شب مادر به پسرش بگوید “پسرم این هایی که الان در مسجد هستند آماده اند برای اینکه پا در رکابت باشند. این هایی که اینجور عزاداری می کند، دوست دارند لتراب مقدمه الفدا باشند، دوست دارند مستشهدین بین یدیه باشند”. ببینید دوستان قبلا یک بار لبیک گفتید الان یک بار دیگر هم بگویید چون امشب، شب بله برونه.

این شهیدان آمده اند، بد است برای ما که پیششون روسیاه باشیم. امشب شب عجیب غریبیه بچه ها، امشب شب یلدای شماست، امشب  به بلندای تمام قیامت و ابدیت است، امشب کنار این شهدا، شهادتنامه امضا می شود و هر کسی هم اهل شهادت باشد الان وقتش است که شهادتنامه ی خودش را امضا کند. وحدت ما با این شهدا، وحدت آسمانیه نه زمینی. آنوقت ببینید توی دنیا چند جا داریم که بهشتی ها آمدند و همنشین زمینی ها شده اند و بعضی ها را برای بهشتی شدن انتخاب کرده اند.

امشب شبی است که باید بخشی از مناجات شعبانیه را بخوانیم که “لا یهربت الیه و وقفت بین یدیک عبدا مسکینا مستکینا متضرعا الیک” ما یک عده جوان هستیم شهدا از دست شیطان فرار کردیم پناه آوردیم به شما ای شهیدان. امشب شب واسطه قرار دادن این شهدا بین شما و امام زمان است. چقدر امشب زیباست، هم شب بله برون هم شب آشتی کنون. امشب اینجا، کوچه ی تنگ آشتی کنون دل ها با خداست.

این شهدا واسطه ی فیض بین این آشتی هستند. دلی که رنجید نه دلی که رنجاند، دلی که حواسش پرت شد، امشب دلها را حواس هاشو جمع می کنند. تو ظاهرا دستت به تابوت شهید است، این تابوت نیست؛ تو دستت تو دست شهید است. بچه ها تو رو بخدا دستتون رو از تابوتشان نکشید، اینها واسطه ی فیض اند. تعریف کرده اند که فردی دنبال جنازه می دوید می گفت تو رو بخدا تابوت شهید گمنام را به من بدید.

می گفتیم تابوت شهید را می خواهی چکار؟ می گفت مادرم گفته دنبال تابوت شهید گمنام برو ببین میتونی تابوت شهید را بیاری خانه مان. مادرم گوشه ی خانه دارد از دنیا می رود، ۹۵ سالش است؛آقا من ارمنی هستم مادرم هم ارمنی است. ما ارمنی ها رسممان این است که جنازه را در تابوت میگذاریم و در درون قبر دفن می کنیم. مادرم گفته دوست دارم وقتی که فوت کردم من را توی تابوت شهید گمنام دفنم کنید.

امروز بچه ها ارمنی داره خودش را به تابوت شهید گمنام تبرک می کند. ما در محضر شهید گمنام هستیم، امشب را خیلی قدر بدانید. بچه ها دنیا خیلی خیلی شلوغ شده و از این شلوغ تر هم می شود. اما من احساسم اینست که در فضای فساد، فتنه، ظلم، جور و تباهی، در فضای شبهه؛ فکر نمی کنید آنهایی که لتراب مقدمه الفدا شده اند دارند مستشهدین بین یدیه تربیت می کنید و امشب یارگیری می کنند.

شماها کسی رو در دنیا سراغ دارید که قبل از این که شما به دنیا بیایید، خودشو براتون کشته باشه این شهدا خیلی شما ها رو دوست دارن بیایید دستتون رو از دست شهیدان جدا نکنید …

نظرات  (۱)

۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۴ نقی رحمت زاده

سلام.همانگونه که این کبوتران خونین  جان خودرا فدای ماکرده اند،انشاالله مانیز بتوانیم براشون ازجون مایه بزاریم.

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی