قلب دانشگاهم چه خوش می تپد….
ای شهید خط عاشورا سلام ای انیس غربت زهرا سلام
سلام ای شهید!
چه خوش است استشمام بوی یاس از پس سالها انتظارو غربت
خودت خوب میدانی از وقتی آمده ای حال و هوای دانشگاهما ن رنگی دیگر گرفته
،بوی خدا در همه جا پیچیده ای شهید!حکمت پاره های جسمت چیست که با تمام
کوچکی اش حامل امانتی گران و رسالتی عظیم است و هرجا رود با خود عشقی عظیم
را به ارمغان می برد عشقی که تنها گمنامی “تو ،وصف آن است !
ای شهید خوش آمدی به دانشگاهمان،از وقتی امده ای کلاس درسم تغییر کرده است
دست بیعت را به توذ داده ام تا مراهم در مکتب حسین ثبت نام کنند و چون تو
فارغ التحصیل عاشورای حسین گردم …
ای شهید!سربر سجده عشق خدارا سپاس میگویم که تو در میانمان هستی ،آمده ای
که بنمانی ،آمده ای که” از رضوان اکبر “برایمان بگویی ،آمده ای تا
فراموشمان نشود آن رسالت عظیمی که جان تو بهایش گردید …
ای شهید ای فرزند زهرا (ُسلام الله علیها) اینجا برایت کم نخواهیم
گذاشت،همه خوب میدانیم که از وقتی به دانشگاه آمده ای هر لحظه ممکن است
نسیمی خوش حضور مادرت زهرا (سلام الله علیها ) را بشارت دهد و این اوج
سعادت است برای ما پای درگل ماندگان دنیا …
امروز هم زودتر از همیشه /آمده بودم تا اولین زائرت باشم اما انگار اذن
دخول را پیش از آمدنم داده بودی و من بازهم دیر رسیده بودم تو تنها نبودی …
بچه ها تنهایت نمیگذارند، همچنان که راهت لحظه ای از رهروانت خالی
نمیگردد،این را می شد از نگاه زائرانت فهمید … فرقی نمیکرد در هر لباسی که
بودند ، استادو شاگرد ،کارمندو دانشجو به تو که می رسیدند لحظه ای درنگ
نموده و دست برسینه سلامی از اعماق جان تقدیمت می نمودند ،سلامی از سر
دلدادگی ،،سلامی از سر احساس دین ،،سلامی فراتر از سلام و من هم سلامی به
شکرانه حضورتان…
(من الغریق الی الشهید )
سلام.خداقوت
فدای شهدای نامداری که گمنام گشته اند
اجرتون شهادت...